زیرپوسته سکوت خرمشهر

شاید این روزها مطالبگران در سکوتی ناهنجار فرو رفته اند .مطالبگری که دراین شهر به وسیله دلسوخته گان به مردم آموزش داده شد .

خرمشهر در سکوت و جنجال مالکانی دارد که خود را نقطه شمار انفاس مردم حقجو می خوانند .شاید دیدن شهر سرسبز چهل ساله پیش و تغییر نیافتن بافت شهر برای بعضی اعجاب آور است .اما برای من جای تعجبی وجود نداشت .شهر سرسبز با درختان توت و آلبالو وگیلاس و قد علم کردن چنارها مرا باز به دوران آوارگی و دربدری انداخته باشد .اما آرامش درختان مرا به حسادت کشانید. این شهرها فقط یک مالک دارند و آن هم ساکنان اصلی شهر می باشند .آن در سرمای سرد زمستان و یخبندان جاده ها ،پا بروی لوله های داغ نفت نمی گذارند .آنان نمیدانند و رنج نمیبرند که مالک اقتصاد خاورمیانه هستند و روزیشان از پس ماند آبهای پرمیکروب می باشد.

امروز از سکوت و بیخیالی و رفاقت های بعد از قندان و قندهای متلاشی روی زمین دلهره در جان مطالبگرانی انداخته که آنان را بی سواد و بی فرهنگ می خوانند. امروز رسم کبک شدند بسیار رواج یافته است . در چشم هم زل زدند و کارهای نیک را لگد مال کردن بسیار جایز گشته است .امروز سکوتی چتر خود را در قلب اقتصاد خاورمیانه گسترانده است که وزش بارانش در اسفند هلهله ریزان خواهد بود.

ومردم ،مردمی که به قول سینه چاکان و شومن ها هیچ رسمی را نخوانده و آموزش رسوم را بعد از کسب ریزش باران اسفندها آموخته اند همچنان در بهت موتور محرک اسفند مانده اند.

بزرگترین تفاوت خرمشهر با کل مداین ایران در خاک پر رزق و روزیش می باشد ،که تمام یاحسین گویان برای نجاتش دست از هیچ اقدام پدرخواندگی نخواهند کشید.

مالکان برای تصاحب لوله های داغ و پر از خیرات ،کشتی های بدون بوق و لنگرهای کشیده شده ،هجوم عراقی های سلطه جو و رویش دکه هایی که افتخار کسب تجارت در این ماورا می باشد.شهر را در سکوت جلسات خانگی کشانده است . جلساتی که تقدیر و تشکر از هم جنس هایی که برای ریزش باران اسفند هزاران پوست رد و بدل می نمایند.

کلمات خون شهدا ،ترکش هایی که آنان ندیدند ،غرش رعد آسای هواپیماهایی که از سن آنها عبور کرده امروز دگر خام کننده مردمی نمی باشد که در سکوت رفاقت قندانها در بهت و حیرت فرو رفته اند .

تکرار دوره های اسفند و قدرتهای دست یافته در فروردین پرهیاهو ترکشهای شش طبقه را مداوا نخواهد نمود .

راستی محاسبه نموده اید تاکنون چند شهردار،فرماندار،بخشدار،نماینده،وزیر ،،،،در این هیاهوی لوله های پر از آتش اندوخته های ناتمام مخازن دلسوختگان به کرسی نشینان ، و عاملان مضیف هایی که اهدایی پا هایی که گویند سهم ما از نفتکشها همین نیزارهای بهم متصل شده گشته که شما آنرا کاخ می نمایید

و هنوز درد ترکشهاهنوز در جان مردم شیهه می کشد و روند رکود در شهر به اوج رسیده و روند جابجایی به ماورا 

شاید اسفندی دیگر تغییری برای رسیدن پدرخواندههای مکعب نشین باشد تا مهره ای از پس مهره جدید به یادگار بگذارند و خفه شدن فرهنگ و علوم و اقتصاد این نگین خاورمیانه سازنده مضیفی از نی ،دکلی از برج ، طائفه ای در زیر شلاقهای الطاف به ارمغان بگذارد.

باز خرمشهر می ماند و یک آموزنده جدید مطالبگری و گروه های پردرد در خموشی پست های باد آورده

فاطمه پوراکرمی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها