مشکلات عمده خرمشهر نشا ت گرفته از استاد بگم بگم ،مثل ورقهای پاسور مدام حکم به یک شکل خاص تغییر پیدا می کند و برگرفته از تار موی مونثان عوام است که دنیا را متزل می نماید و سلیبریتی خواص خدمت از گیسو در دست باد می دهند.

مشکل خرمشهر از دکل و دکه و گپر نشینی به مضیف پروری گذشته ،مشکل خرمشهر حضور اعضا خانواده خواص در شهر نیست ،چراکه حضور خانواده خواص دردی از این عوام نکاهید .مشکل خرمشهر حضور کارهای بلقوه فرهنگی و اجتماعی به نورچشمی ها و خبرنامه نویسان خاص نیست .مشکل خرمشهر گرد آوری کارگران و مسئولان آچار فرانسه از این سو به ان سو نیست ،نصب بنرهای خاص به علت نزدیکی به بقچه های خاص کاسته گشته ،اما پرتاب قندان و پل صراط قهر بشردوستانه هیت مبارزان علیه سگهای ولگرد و آشتی برادرانه و شب نشینی های دوبانده همچنان در دست پدرخوانده ها در حال چرخش است تا حضور انگشتر نماها را به گردونه اضافه نماید.

مشکل خرمشهر تغییر پوشش و بزرگ کردن مدرکها و کوچک شدن بلوارها و علم شدن قلیان خانه ها و ساخت کاخ های سفید در پوشش ارتقا فرهنگ و قطب اقتصاد ،پر کردن جیب موسسات خاص اقوامی و سرکوفت زدن به بی سوادان تحصیل کرده بدون رانت .

کمی از خواب مدیریت بیدار شدن و پرده ظهر گاهی شب زنده داری جلسات ما همه باهم هستیم را کنار بگذارید و به گفته های مادر بزرگان گوش فرا داده .بقول ننه جنوبی ها مو کاری تو کاری تا بگذرد روزگاری.

شما نابودی کردید روزگار خرمشهر و اروند و قطب اقتصاد ایران .

این شهر شمارا خواص نمود و با منم زدن ها از دین این شهر خارج نمی شود مردانی که برای ماندن زمین و زمان را به وصل می نمایند . کاش می دانستند وصله نابجا چشم خودشان را کور خواهد نمود.

فاطمه پوراکرمی در حزن شهر داغ دارم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها