ین همه نعمات این همه زجر و شادی  در چهار فصل زیبا هم راه موجودات زنده گردید ؛موجوداتی که اشرف مخلوقات می باشند و یزدان پاک تمام دنیا را با دانایی و توانایی برای آسایش او آفرید و این مخلوق نادان و خودسر با غرور و ندانم کاری تمام دنیا را بسوی نابودی سوق داده است.

اما دراین بین مهر مادری و عشق پدری هنوز پابرجا مانده است ؛مادری که باهزاران امید در دانه اش را تقدیم ت ؛وزارت ؛وکالت؛فن آوری و علم نموده و به امید دیدار و لبخند او در کنج خانه ای بنام سالمندان چشم انتظار جگر گوشه اش مانده است .

عشق پدری که دستان پینه بسته اش توان درگیری با چنگال را نداشته و باعث شرمندگی عزیز جانش گشته است.

امید است با پایان اسفند و ورود فروردین دلنشین زندگی و بینش و استدلال های انسانی مانند گلها و آلاله های بهاری خوش رنگ گردد .

زندگی ها و آرمانهای خودکامه به زیبایی و عطر یاس خوش عطر نمودن زندگانی همگان گردد.

امید است مطالبه گری را باعشق پیشرفت و آسایش همنوعان سر مشق قلم گردد و ت را با جاه طلبی آمیخته نگردد ؛ژن خوب را باعلم و دانش و خلاقیت برآورد گردد؛ و یکتاپرستی با بت پرستی و خودبینی و یکتا بینی علایق و سلیقه های خودکامگی آمیخته نگردد.

امسال هم به پایان می رسد و فروردین مانند فروردین های گذشته سر از خاک مهربانی جوانه خواهد زد و امید است جوانه انسانیت در دل تمام انسانها سر به شادی و صداقت بزند .

فاطمه پوراکرمی.

انسانها در هر نقطه از کره خاکی برای رویش طبیعت در فصول مختلف جشن های متفاوتی به پا می نمایند ؛تا به هر بهانه ای در کنار هم بودن را تجربه از نو ساختن را بنا نمایند.

ایرانیان از دیر باز اسفند را ماه رسیدن  به شعف و نو شدن جامه طبیعت می خوانند و برای پایان اسفند برنامه های شاد و مفرح برگزار می نمایند.

چهار فصل سال را پشت سر گذاشتیم و به امید ورود فصل جدید که تکرار همان فصول است ؛طرحی نو برای یک سال جدید عمر خود ،برنامه ریزی نمودیم.

روزها و هفته ها را نام گذاری نموده و به هر بهانه متنی را به رشته تحریر در آورده ، به عنوان خبرنگار هزاران بار حروف الفبا را قلقلک داده یا از بغض علیه شخصی نوشته شده یا با مهر از شخصی تعریف و تمجید نموده شد.

بعنوان فعال اجتماعی و ی قلم بدست گرفته و مطالبه گری را سر خط رومه ها نگاشته شد ،به نام مطالبه گری به اشتباه کلماتی به رشته تحریر در آمد که برای رسیدن به اهدافی بود که اصلا معنای مطالبه گری را عوض نمود.

بعنوان یک فروشنده سعی بر آن شد که تمام اجناس قدیمی را با تورم کاذب بازار به خورد همنوعان داده شد و تمام جنسهای آنتیک را برای 29اسفند در قفسها پنهان گشته تا مانده های سال قبل هزینه ندانم کاری ها را بدهند.

بعنوان مسئول یک سال تمام ؛هر چه تلاش بود بر سر زیر دستان فرود آمد تا رزومه را به نقطه آرامش رسانده و پرونده ای شاداب تحویل زندگی شانس تقدیم گردد.

بعنوان منتخبین چنان دنیا را زیرو رو گردید و چنان سفره هایی از آه دل همنوعان گسترانده شد تا نام منتخب اول با هر برندی با برچسب بهترین ها کسب گردید.

بعنوان مدافع بی دفاع و پر مدعا سنگهایی به سینه زده شد تا جذب اعتماد گردد و رونق بازار گرمی را داغ تر نموده و بر چسبی، بر نا گفته ها زده شد.

روزها همچنان سپری شد  و نام گذاری جهانی، ایام را خاطره بازی سایت ها گشت ؛در حالی که سالها از روز جهانی زن می گذرد ؛از بی حقوقی ن و گم نامی مادران و تبعیض جنسیت و خودکامگی مردان ورق روزگار کمرنگ مانده است .

روز جهانی کودک با کودک آزاری جسمی و جنسی رونق بازار محافل ارتباطات گردید.

روز حقوق بشر با پرتاب فیلمهای مستعجل و برنامه های نادیده و نابود کردن افراد بی دفاع و پایمال نمودن حقوق؛ انسان دوستی بشر را به قهقرای نابودی کشانده گردید.

روز جهانی مبارزه با مواد مخدر؛ باکشف و اختراع هزاران مواد مخدر و پخش و تبلیغ مواد خانمان سوز به کودکان و ترویج این فرهنگ توسط افراد سطح پایین جامعه ؛دنیا را بسوی اعتیاد سوق داده شد.

در روز جهانی سواد و علم بدون هزینه میلیونها مادر محروم از نعمت سواد و میلیونها کودک واجدشرایط تحصیل و محروم و این نعمت الهی ؛سر در گریبان بی قلمی نموده و از فقر سواد دست مایه رسیدن افراد سود جو به امیالشان گشتند.

در روز جهانی دارو؛ هزاران داروی تاریخ برگشته صادر و وارد شد و هزاران کودک و مادر بیمار ؛سرمایه زایی برای افراد سوجو نمودند،علم را دست مایه جاه طلبی و داروی تقلبی جان هزاران افراد نیازمند را گرفت.

در روز عشق کپی برداری عشق گشت و عشقهای قلابی و حقیقی پرده از رازهای نهانی برداشت که هزاران عاشق ساختگی سینه سوز در برابر معشوقه های واقعی خرسهای قرمز را کوه کن فرهاد و شیدایی شیرین نمودند.

در روز جهانی پدر و مادر ؛بنام امید به زندگی هزاران والد شرمنده دستان خالی و سفره های پر مهر وخالی از موهبت الهی گشت.

این همه نعمات این همه زجر و شادی  در چهار فصل زیبا هم راه موجودات زنده گردید ؛موجوداتی که اشرف مخلوقات می باشند و یزدان پاک تمام دنیا را با دانایی و توانایی برای آسایش او آفرید و این مخلوق نادان و خودسر با غرور و ندانم کاری تمام دنیا را بسوی نابودی سوق داده است.

اما دراین بین مهر مادری و عشق پدری هنوز پابرجا مانده است ؛مادری که باهزاران امید در دانه اش را تقدیم ت ؛وزارت ؛وکالت؛فن آوری و علم نموده و به امید دیدار و لبخند او در کنج خانه ای بنام سالمندان چشم انتظار جگر گوشه اش مانده است .

عشق پدری که دستان پینه بسته اش توان درگیری با چنگال را نداشته و باعث شرمندگی عزیز جانش گشته است.

امید است با پایان اسفند و ورود فروردین دلنشین زندگی و بینش و استدلال های انسانی مانند گلها و آلاله های بهاری خوش رنگ گردد .

زندگی ها و آرمانهای خودکامه به زیبایی و عطر یاس خوش عطر نمودن زندگانی همگان گردد.

امید است مطالبه گری را باعشق پیشرفت و آسایش همنوعان سر مشق قلم گردد و ت را با جاه طلبی آمیخته نگردد ؛ژن خوب را باعلم و دانش و خلاقیت برآورد گردد؛ و یکتاپرستی با بت پرستی و خودبینی و یکتا بینی علایق و سلیقه های خودکامگی آمیخته نگردد.

امسال هم به پایان می رسد و فروردین مانند فروردین های گذشته سر از خاک مهربانی جوانه خواهد زد و امید است جوانه انسانیت در دل تمام انسانها سر به شادی و صداقت بزند .

فاطمه پوراکرمی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها